ENGLISH 021-26402340 unitradmed.ir@gmail.com
ENGLISH 021-26402340 unitradmed.ir@gmail.com

اخلاق پزشکی در طب سنتی ایران، به کدام خصوصیات ظاهری اشاره کرده است؟

چه خصوصیاتی باید در ظاهر پزشک باشد؟ اخلاق پزشکی در طب سنتی ایران، به کدام خصوصیات ظاهری اشاره کرده است؟

 

مقدمه :

یکی از بنیادی ترین اصول پزشکی ،اخلاق و رفتار پزشک است که در طب  سنتی ایرانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و حکما توجه بسیار ویژه ای بدان نمودند. امروز با گسترش طب سنتی در سطح جامعه و روی آوردن مردم به این  درمان ، لازم است اصولی ترین اصول پزشکی سنتی ایرانی مورد توجه پزشکان ،درمانگران طب های مکمل و مشتاقان به فراگیری این رشته قرار گیرد . 

طبابت از فنونی است که با تن انسان که در نزد شرقیان، جایگاه روان در آن ارزنده بوده است، سروکار داشته و هیچگاه از محتوای اخالقی تهی نبوده است. تقوای اخلاقی و مهارت در فن طب، همواره دو رکن الزامی یک پزشک به شمار می آمده اند .طبیبان ایرانی، بسیار پیشتر از یونانیان، به مبحث اخلاق و به‌‌خصوص اخلاق پزشکی و خصوصیاتی که یک پزشک باید دارا باشد پرداخته اند. منظور از اخلاق پزشکی، رعایت موازین اخالق عمومی و تخصصی توسط شاغلین پزشکی و بهداشت میباشد . حکمای اسلامی نه تنها به اخلاق توجه داشتند، بلکه بیماریهای اخلاقی را تشخیص داده، بعد از شناخت علل آنها، برای درمان آنها نیز اقدامات الزام را مبذول میداشتند در سراسر آثار تخصصي آنان، رد پاي خداجويي و بينش توحيدي و اين که عالم را محضر خدا و خود را همواره در پيشگاه الهي ميپنداشته  اند، کاملا جلب توجه ميکند. حکیمان بزرگوار طب ایرانی اسلامی  در سرآغاز کتابهای طبی، ضمن طب بیان اهمیت موضوع طب و قداست استثنایی آن و برخی همچون رهاوی (ادب الطبيب) و رازی (مهنةالطب) با تألیف کتاب و اثری مستقل؛ گروهی در قالب مناجات نامه مانند ابن میمون و عساف؛ جمعی در ساختار نظم مثل حکیم سنائی غزنوی (حديقةالحقيقة)؛ عدهای در ظرفی از حکمت همچون ابن هندو (الکلمالروحانية)؛ طنز همچون ابن بطلان )دهوةالاطبا) و برگزیدگانی همچون ابن سینا در تاروپود پیمان نامه (رسالة عهدیه) بایدها و نبایدهای اخلاقی و رفتاری را در میدان پزشکی عنوان نمودند . دروس مرتبط با اخلاق، به طور مفصل در برنام های علوم پایه ی پزشکی آن زمانها، وجود داشته و نه تنها در آثار مکتوب آنها، بلکه در سیره ی آنان نیز منعکس گردیده است .در طب سنتی ایران، برای یک طبیب، آشنایی با ده علم را ضروری میدانستند:

  1. علم فقه و حدیث
  2. علم اخالق
  3. علم حکمت
  4. علم منطق
  5. علم طبیعی
  6. علم هندسه
  7. علم هیأت
  8. علم احکام نجوم
  9. علم حساب
  10. علم کهانت و فراست.

در باب علم اخلاق، اینگونه توصیه شده است که ؛آن را خوب ورزد و ملکه ی خود گرداند بعضی از آن را، تا صاحب خلق نیکو باشد.

در انتها، میتوان به این جمله ی زیبای حکیم جرجانی در کتاب ذخیره ی خوارزمشاهی بسنده کرد که میفرمایند: پزشک باید در شرایطی نزد بیمار آید که شرط امانت دینی و شفقت مردمی به جای آورده و چشم، گوش، دست و زبان، از همه ی ناپسندیها نگاه داشته باشد .مردم عموما چنان اعتقاد دارند که پزشک فرد بافضیلت و باتقوایی باشد که ذکاوت علمی و صفات اخالقی، هر دو، را دارا باشد و قدرت عقلانی  او هرگز سبب آن نشده باشد که از اعتقاد دینی و اتکا به خدا ،چیزی بکاهد .از زمانهای بسیار قدیم تا امروز ،ااعتقاد دینی برای پزشک نه تنها ازلحاظ سجایای اخلاقی، بلکه ازنظر صفات ظاهری و وضع بدنی، مشخصاتی قائل بوده و در کتابها ذکر کرده اند.

مطالعه ی حاضر، پژوهشي مروری است که در آن، با بررسی متون و مقاالت و کتب طب سنتی ایران، صفات و خصوصیاتی را که پزشک خوب، باید در ظاهر خود داشته باشد و در موضوع اخلاق پزشکی به آنها پرداخته اند، مطالعه کرده ايم.

آنگونه که از مطالعه ی منابع برمی آید، از زمانهای بسیار قدیم، برای پزشک نه تنها از لحاظ سجایای اخلاقی، بلکه از نظر صفات ظاهری و پوشش و رفتار عینی، مشخصاتی قائل بودند.

در هند، مصر، ایران و یونان باستان، ویژگیهای زیر را، ازلحاظ صفات و رفتارظاهری و سجایای اخلاقی، برای پزشک شرح داده اند: پزشک باید اصالت خانوادگی داشته باشد. سالم و دارای بنیه ی قوی و بدن نیرومند باشد. محرم اسرار و رازنگهدار باشد. در کارهای خود جدی باشد. خودخواه، پول دوست و پرمدعا نباشد. همیشه شاد و بشاش باشد. همواره و در همه حال، باید کاملا مراقب باشد که به شخصیت و احترام اجتماعی او، لطمه وارد نشود و طوری رفتار کند که همه او را دوست داشته باشند.

در کتب قدیم یونان، درباره ی اخلاق و به خصوص ظاهر پزشکان، دستورهای دیگری آمده است: طبیب باید قیافه ی متفکر و متین داشته باشد و درعینِحال، متکبر نباشد. همچنین درعین حال که باید قیافه ّ ی شاد و بشاش داشته باشد، نباید حالت جلفی به خود بگیرد و مانند کودکان بخندد و حرکات خارج از نزاکت، از خود بروز دهد.

بقراط حکیم می فرماید: هرکه به دانش پزشکی روی آورد، بایسته است خویشتن را همواره بسنجد که اندام های وی به کمال باشد و از خوبرویی بهره مند و دارای بدنی پاک و خوشبوی باشد. وی باید رفتاری وقارآمیز داشته باشد و آداب معاشرت را به نیکی بداند.

شایسته است کسی که به فن طب میپردازد، قامت معتدل داشته و اعضای او متناسب باشد. خوشفهم و خوش سخن و در موقع مشورت، صاحب آرای صحیح باشد. باید ناخن انگشتش را بگیرد، لباسش سفید، پاک و نرم باشد. در راه رفتن تعجیل نکند؛ زیرا که دلیل بر سبک سری است. کند هم راه نرود؛ زیرا دلیل بر سستی است. همچنین در برخورد با بیمار، دچار دستپاچگی و شتاب نشود.

کیم بزرگوار، جالینوس، نیز فرموده: پزشک نباید کینه توز، حسود، حریص، شتابناک و یا بی حال باشد، بلکه باید چشم پوشنده از خطا بوده و با مردم، اهل تسامح باشد و با استواری و استقامت و دانایی، به کار خویش بپردازد. اهل نرمش و تواضع بوده و یک فرد نیکوکار، قانع و قدرشناس باشد. در باطن، پاکدامن و در ظاهر، پاکیزه باشد.

در ایران باستان، موبدان زرتشتی بر حسن انجام اخلاق پزشکی که بخشی از امور دینی محسوب می شد، نظارت میکردند و رئیس پزشکان نیز فن طبابت را تحت مراقبت و کنترل داشت و در کمک به بینوایان امر میکرد. در آیین ِ زرتشت، پزشک شایسته کسی بود که شخصیت اخلاقی و وجدان حرفهای او، بر مهارت او در درمان بیماران، برتری و تفوق داشته باشد. در کتب مقدس زرتشتیان، مفصلا درباره ی شرایط ایده آل پزشک شدن، صحبت شده است. این شرایط، در کتابی به نام تمدن زرتشتیان، نوشته ی دالا  ،شرح داده شده است. از شرایط و خصوصیاتی که درخصوص ظاهر پزشک، به آنها توصیه شده، این است که یک پزشک باید خوش زبان، ملایم، مهربان، به بهبودی بیمارش علاقه مند و بالاخره، به شرافت حرفه ی خود، مؤمن باشد.

یادگارهای زیادی از نصایح و اندرزهای پزشکی، به قلم پزشکان نامی ایران، در طول مدت ۱۴۰۰سال گذشته؛ یعنی از انقراض سلسله ی ساسانی به این طرف که دین اسلام در ایران رواج داشته است، در کتب طبی قدیم ایران دیده میشود؛ ازجمله میتوان به اندرزهای حکیم بزرگوار، عقیلی خراسانی، در کتاب خالصةالحکمه، اشاره کرد. ایشان ۲۲ صفت و خصوصيت رفتاري و اخلاقي براي پزشک ذکر کرده است و از جمله ی آنها این است که: پزشک باید با حسن خلق و بشاشت و لطف کلام، احوالپرس بیماران باشد. همچنین آمده است که: متکبر و فخرکننده نباشد ِ و به نظر حقارت، بر کسی ننگرد، هرچند فقیر و بی زبان باشد. پرگو و پرخوار و مشغول تلذذ و تعیش وتنعم و هزل و لطیفه گویی  و نوشیدن شراب و سایر مسکرات و ارتکاب مناهی نباشد.

یکی از اولین پزشکانی که در دامن حکمت اسلامی پرورش یافت، نومسلمانی به نام علی بن ربن طبری بود که نخستین کتاب جامع طبی، به نام فردوس الحکمة، را نوشت که از ارکان طب به حساب می آید.

قسمتهایی از این کتاب، به اخلاق پزشکی اختصاص دارد که در آن، به خصوصیات ظاهری پزشک اشاره شده است و آمده است که پزشک باید متواضع، پرهیزکار و مهربان باشد. همچنین معتاد به مشروبات نباشد. او باید همواره لباس تمیز و باوقار بپوشد. مو و ریش خود را همواره مرتب نگاه دارد. او باید مراقب آن چه میگوید باشد و در زمان یا محل نامناسب، از خنده یا گفتن لطیفه خودداری کند.

میفرماید: طبیب نباید پرگوی، سبک سر، دریده صفت و تندخوی باشد. نباید بدبوی بوده و در بهره گیری از عطر و بوی خوش، زیاده روی نکند. لباس پاره و خلاف روز، به تن نکند.

علی بن مجوسی اهوازی (318 تا 384ق( در اثر معروف خود، کامل الصناعة الطبّية یا الملکی، بابی را به اخلاق پزشکان اختصاص داده است و اعتقادات خود و توصیه های سایر اساتید را به عنوان آیین پزشکی، در پندنامه ی اهوازی گردآوری نموده است. وی پندنامه ای را به نگارش درآورده است که از سوگندنامه ی بقراط، جامع تر است و به نظر میرسد که اهوازی، با توجه به تعالیم اسالمی، اصولی را به آن افزوده است. در این پندنامه آمده است که پزشک باید پاک، باکیش، خداپرست، خوشزبان و نیکوروش باشد و از هر ناپاکی و پلیدی و گناه، دوری جوید. همچنین توصیه نموده است که پزشک باید در جمیع احوال، بر آن چه بقراط حکیم فرموده، رفتار نماید و رحیم، پاک چشم، مهربان، خیررسان و خوش زبان باشد.

آثار محمد بن زكرياي رازي، براي ما بسيار حائز اهميت است. الحاوي، المنصوري و الطبالروحاني، كتابهاي زكرياي رازي اند و در جامعهی آن روزگار، اخالق ديني را به تصوير كشيدهاند. كتاب الطب الروحاني از جمله کتبی است که به بحث اخلاق پرداخته و بسيار مهم تلقي ميشود. رازی، با توجه به نظریات پزشکان برجسته ی معاصر و پیشکسوت خود، تأکید زیادی بر ویژگیهای شخصیتی متعددی میکند که پزشک باید از آنها برخوردار باشد تا بتواند شایسته ی طبابت باشد. از جمله ی آنها، وارستگی و آراستگی در ظاهر و رفتار بوده که از ویژگیهای پزشک خوب به شمار می آید.

اسحق بن علی رهاوی، یکی از پزشکان قرن سوم هجری میباشد. وی کتابی با عنوان (ادبالطبیب)، در باب اخالاق در پزشکی، نگاشته است. در خصوص خصوصیات لازم برای پزشکان، میفرماید: طبیب میبایست هر روز، به نظافت خود از چیزهایی که از بدنش دفع میشود، عنایت ورزد.

او باید بینی، چشمها و دهان خود را مرتب و پاکیزه نگاه دارد. سودمندترین عامل در نظافت و تمیزی حواس، ایجاد تعدیل در خوراکیها و نوشیدنیهاست. ایشان باید از انداختن آب بینی و دهان، خمیازه کشیدن و کش وقوس دادن اندامها که از ادب دور است، بپرهیزد. باید با استفاده از مسواک، سنون و عود، به بهداشت و خوشبویی دهان خود، توجه ِ کند. همچنین طبیب باید به مقابله با بوهای نامطبوع سایر اعضای بدنش بپردازد و همه ی زواید اضافی بدن خود، مثل بلندی ناخنها و موهای اضافی سر و صورت را از بین ببرد.

عالوه بر بدن، طبیب باید به جامهی خود نیز توجه داشته باشد. در زمستان، جامه ی ضخیم و گرمابخش و در تابستان، جامه ی لطیف و نازک به تن کند و در پوشیدن جامه هایی که برازندهی اوست، اهتمام بورزد. پزشک باید در نگاه خود، تقوا را رعایت کند و تنها در صورت نیاز، به نامحرمان بنگرد. همچنین از گوشهایش محافظت کرده و از گفت وشنود و حتی مجادله با جاهلان و یاوه گویان بپرهیزد. بدین ترتیب،  سایر حواس را نیز حفظ کند؛ یعنی نفسش را از استشمام ِ بوهای نامطبوع که باعث فساد دماغ (مغز) میشود و بدنش را از اسبابی که باعث فساد بدن میشود، حفظ کند. لازم است که باده گساری نکند؛ زیرا این کار باعث فساد مغز، تباهی زمان و دشواری جابه جایی او میشود. رفتار پزشک، در هنگام غذاخوردن، باید سرمشق دیگران باشد. همچنین نباید مشغول لهو و لعب، جذب زنان و شوخی با جوانان و جاهلان و کسب درآمد از راه تجارت شود.

از کتب طبی دیگر، به کتاب هداية المتعلمين فی طب، تألیف ابوبکر ربیع بن محمد احمد ألخوینی، از شاگردان رازی، که طبیب سرشناس و پرتجربه ی قرون چهارم و پنجم محسوب میشود، میتوان اشاره کرد. این کتاب دارای مقدمه ی مفصلی، حاوی بسیاری از نکات اخلاق پزشکی میباشد. شیخ الرئیس ابوعلی حسین بن عبدالله سینا( 370تا 427ق)، ملقب به ابن سینا، چهره ی سرشناس طب در ایران اسلامی و جهان است که آثار منسوب به او بیش از صد عنوان میباشد. از این میان، 16 کتاب او درباره ی علم طب است و در برخی از آنها، رهنمودهای ارزندهای درباره ی اخالاقیات در طبابت میباشد. کتابهای معروفی همچون مفتاح الطب و منهاج الطالب (ابوالفرح علی بن الحسین بن هندو) و اخالق ناصری (خواجه نصیرالدین طوسی)نیز، در حیطه ی اخلاق پزشکی مطالبی دارند. سید اسماعیل جرجانی (434 تا 531ق) که از مردان نامدار تاریخ پزشکی ایران محسوب میشود نیز در کلیه ی کتب خود، با نثری زیبا، به نکته ها و قصه های آموزنده ی اخلاق پزشکی اشاره نموده است.

یکی از پزشکان برجسته ی دمشق با نام یبرودی، در قرن یازدهم میلادی، درباره ی اخلاق حرفه ی پزشکی، مقررات و قوانینی را تنظیم نمود که پزشکان شهر، آن را به دقت رعایت میکردند. از جمله ی آنها، این بود که پزشک باید: تندرست، باهوش، خردمند و دارای حافظه ی خوب باشد. باید هم جسم و هم رخت خود را تمیز نگاه دارند.

نتیجه گیری:

علم پزشکی کسوتی است که برای دربردارنده اش، اخلاق ِ و صفات عالی و شایسته و خاص خویش را می طلبد و رعایت معیارهای اخالقی در پزشکی، به سان خلعتی خواهد بود که پوشیدن آن، زیبندهی قامت همه ی اطباست و از زمان آدم تا خاتم (ص)، پزشکان را بِدان سفارش نمودهاند. طبابت، درحقیقت، نوعی بندگی و عبادت است،نه حرفه و تجارت. تنها کسانی که بلندهمت و با خرد و دانش هستند، میتوانند سلامت و سعادت روحی و جسمی را برای افراد  بشر به ارمغان آورند.

مردم عموما، چنان اعتقاد دارند که پزشک فرد بافضیلت و باتقوایی است که ذکاوت علمی و صفات اخلاقی، هر دو، را دارا باشد و قدرت عقلانی او،هرگز سبب آن نشده باشد که از اعتقاد دینی و اتکا به خدا چیزی بکاهد.

در منابع مورد بررسی، نگاه جامع حکما به طبیب و طبابت که موید اعتقاد عملی ایشان به شمول مفهوم صحت و سلامت، بر بعد جسمانی و نیز  روانی و اجتماعی می باشد، کاملا مشهود است و طبیب را فردی کامل و جامع به صفات پسندیده میداند و نه فقط تجویز کننده ی دارو. از آن جایی که بیمار و اطرافیان در اضطراب و استیصال به سرمیبرند رفتار باوقار و ظاهر آراسته ی پزشک همراه با مهربانی و گشاده رویی بایستی آرامش بخش ایشان و مقدمه ی درمان باشد. از سویی شأن و منزلتی که پزشک در نگاه حکما دارد ایجاب میکند نشست و برخاست و نحوه ی سخن گفتن و آداب و معاشرتش در خور مقام او باشد. همچنین تقدس و معنویت کار پزشک تخفیف آلام انسانها است و وسیله بودن برای شفا از جانب خداوند باری تعالی، حکم میکند که پزشک مبرا از دنیازدگی و پول پرستی و مادیگرایی باشد.

توجه دقیق و ظریف حکمای طب سنتی به اینگونه موضوعات، میتواند نشاندهنده ی دقت آنها در سایر مسائل باشد و این باور را به وجود می آورد که میتوان در بقیه ی امور نیز به آنها تکیه کرد و اطمینان داشت که بر اساس اصول علمی، مذهبی و اخلاقی پیش رفته اند. امید است همچون پیشکسوتان خود، اخالق را در طبابت و رفتار با بیمار به کار بندیم و َ عالم را همواره محضر خداوند منان بدانیم  و اگر به شغل مقدس پزشکی و حرفه های وابسته به آن اشتغال داریم، اخلاق را در طبابت و رفتار با بیمار به کار بندیم.

 

 

منبع : 

برگزفته از فصلنامه علمی ،پژوهشی طب و تزکیه ، اخلاق پزشکی در طب سنتی ایران ؛صفات ظاهری

 

مقالات مرتبط

پاسخ

fa_IRPersian